بگو ای عشق که مرا دوست میداری اگر بارها به من گفته ای باز تکرار کن این کلمه را.
بگو دوستت دارم و عاشق تو هستم عزیزم.به من غرور بده، اراده و قدرت عاشق شدن را بده.
عزیزم مرا حس کن بیشتر از همه لحظه ها، این دل شکسته مرا باور داشته باش، و این عشق مرا از تمام وجودت بپذیر.این چشمهای خیس مرا با چشمهای خیست نگاه کن و به من بگو که به سوی من می آیی.به منی که زخم خورده از کلام عشق هستم، معنای واقعی عاشق شدن را بیاموز و به منی که خسته و خورد از زندگی ام آرامش هدیه کن.آرامش من تو ، آن صدای مهربان و چهره ماه تو هست.اگرچه میدانم تو مرا خیلی دوست میداری و دیوانه این قلب پر از درد منی ولی باز میگویم که ای عشق من تکرار کن که مرا دوست میداری.تکرار کن عزیزم… با احساسی پاک، از ته قلبت و با تمام وجودت بگو که عاشق منی.من آرزوی این دوست داشتن و ابراز محبتی مانند تو را داشتم , آرزوی عشق پاکی مانند تو را داشتم .اینک به منی که همان آرزوی عشق تو را داشتم بگو که دوستم میداری و تاپایان راه با من میمانی تا به تنها آرزویم برسم .
بارها از سرزمین عشاق با دلی شکسته و چشمانی خیس سفر کردم اینک میخواهم با تو باز به سوی آن سرزمین باز گردم و دیگر نیز سفر نکنم.
بگو که مرا دوست میداری تا غرور عشقت در دلم بنشیند، تا آنهایی که عاشق قلب من هستند بدانند که من یاری دارم، یاوری دارم و من مجنون، لیلایی دارم.
بگو مرا دوست میداری، بگو که عاشق منی و بگو دیوانه این قلب پر از درد منی.
بگو ، منتظرم. منتظر آن صدای مهربانت هستم .