دلم را که مرور میکنم
تمام آن از آن توست
فقط نقطه ای از آن خودم
روی آن نقطه هم
میخ میکوبم
و قاب عکس تو را می آویزم...
مرا مستی دهد جام لبانت
شراب بوسه ات گیرا ترین است
ز یک دیدار پی بردی به حالم
عجب درمن نگاهت نکته بین است
سخن از عشق ومستی گوی با من
سخن هایت برایم دلنشین است
مرا در شعله ی عشقت بسوزان
که رسم دوستداریها همین است
نشان عشق را در چشم تو خواندم
دلم چون کویی آیینه بین است
به من لطف گل مهتاب دادی
تنت با عطر گلها همنشین است
دوستی را هم تو باش آغاز وپایان
که عشقت اولین وآخرینست
چه دلی دارم من
همه سرشار از تو
دلم را دوست دارم
چون تو را
به مهر و عاشقانه
به آغوش دارد
هر روز
با دیده ی دل
در قلبم
می بینمت هر لحظه
دست در دست
و گاه گاه در آغوشِ هم
دلم خوش رنگ است
به رنگ تو
به رنگ سرخیِ عشق
تنها برای تو میگویم و می خوانم
احساساتم در کلام نمی گنجد
بی آلایش
ساده
اما ا با صداقت و از ته دل
میگویم دوستت دارم . دوستت دارم
. دوستت دارم.....