تو مرغ عشقی و در جانم آشیانه گرفتی
جوانه ها به دلم از نسیم عشق تو سر زد
شدی تو هستی ام و در دلم جوانه گرفتی
ببین کبوتر دل را چه دلبرانه گرفتیبه برق خشم براندی به ناز چشم بخواندیمرا به دام کشیدی به آب و دانه گرفتیمن آن کبوتر پروازی ام که رام نبودمدر این وجـــود ندانم چگونه خانه گرفتیمرا دلیست که هرگز به دلبری نسپردمهزار گلشن دل را به یک بهانه گرفتی